زایمان موقعی اتفاق افتاد برای مادری که جانش را از دست داده بود و ناگهان اتفاق عجیبی برایش افتاد در ادامه با زنی که هنگام زایمان اتفاق بسیار عجیبی برایش رخ داد (+عکس دردناک) برترین بت را دنبال نمایید.
زنی که در حین زایمان نزدیک بود بمیرد، آخرین خاطره خود را قبل از اینکه قلبش صاف شود تعریف کرده است.علیرغم پیشرفت های پزشکی مدرن، زایمان همچنان یکی از خطرناک ترین تجربیاتی است که بدن می تواند به دلیل تعدادی از عوارض بالقوه کشنده داشته باشد.
برای مادر بریتانیایی کیلی ویلسون، 36 ساله، پس از دو بار ایست قلبی در حین به دنیا آوردن دخترش سوفیا، که اکنون سه ساله است، دچار PTSD شد که زندگی را تغییر داد.به دنبال یک بارداری بدون عارضه، کیلی دخترش را از طریق سزارین در 18 مه 2021 به دنیا آورد.او پس از نیاز به سزارین اورژانسی در حین به دنیا آوردن اولین دخترش میا که اکنون 14 ساله است، این عمل را انتخاب کرده بود.
با این حال، در طول عمل بود که کیلی – از روچدیل، منچستر بزرگ – شروع به تجربه عوارض کرد.زمانی که جراح شروع به بریدن او کرد، قبل از دیدن خط ECG – دستگاهی که برای ردیابی ضربان قلب بیمار استفاده میشود – میل شدیدی به بیمار شدن داشت که نشان میدهد قلب او متوقف شده است.
او حدود دو دقیقه بیهوش بود، اما بعداً دوباره هوشیاری خود را از دست داد – با صدای گریه دختر تازه متولد شده اش از خواب بیدار شد.کیلی با یادآوری این حادثه – که باعث شکستگی دندههایش شده بود – گفت: «فکر میکنم منصفانه است که بگویم در واقع دو بار مردم.
“آخرین خاطره من این بود که احساس بدی داشتم، بعد دیدم خط صاف می شود و صدای بوق طولانی را می شنوم، و همه دکمه ها را می زنند. سپس به یاد می آورم که پزشک بیهوشی بالای سرم ایستاده بود و بارها نامم را می گفت.”
مادر دو فرزند در ادامه افزود که این مصیبت باعث شده است که او از PTSD، اضطراب، فلاش بک و کابوس رنج ببرد.او گفت: «حدود شش ماه صورت او را در خواب می دیدم زیرا در این مورد کابوس می دیدم.
روز بعد – پس از اینکه رادیوگرافی قفسه سینه تایید کرد که او در اثر دریافت CPR دچار شکستگی دنده شده است – کیلی به خانه فرستاده شد و در آنجا به مدت شش ماه با درد دست و پنجه نرم کرد.
مشاور مسافرتی و صاحب کسب و کار گفت: «بعد از آن خیلی درد داشتم.
میتوانستم سزارین را انجام دهم، اما شکستگی دندهها عذاب آور بود. احساس میکردم خیلی زود ترخیص میشوم، مخصوصاً چون هنوز در شوک بودم.
“من نمی توانستم حرکت کنم – به دلیل درد در قفسه سینه من مجبور شدم حدود دو ماه آرام بخوابم. نمی توانستم کودکم را بلند کنم و حتی دراز کشیدن او روی سینه ام دردناک بود – این من را بسیار ناراحت کرد. “
خوشبختانه، کیلی همچنان میتوانست با دخترش ارتباط برقرار کند، اما علیرغم صحبت با پزشکان و خدمات مشاوره و ارتباط بیماران (PALS) نتوانست پاسخهای قطعی در مورد اینکه چرا قلبش در حین زایمان از کار افتاده است، دریافت کند.
او اعتراف کرد: “من به دلیل این بیماری دچار PTSD شدم. حدود شش ماه از نظر عاطفی آسیب دیدم. هیچ مشکل روانی دیگری نداشتم، اما این به من اضطراب واقعی و فلاش بک داد.”
من هنوز احساس سردرگمی میکنم. میتوانم بپذیرم که این اتفاق افتاده است و حرکت کردهام، اما وقتی به این موضوع فکر میکنم هنوز شوک آن را احساس میکنم.»
مادری که همسرش در یک تصادف غم انگیز جت اسکی جان خود را از دست داد، آخرین سخنان خود را برای او فاش کرد.
شارلوت لسکات، 31 ساله، با شریک زندگی خود، علی واتسون و دخترشان، سولی، در دبی زندگی می کرد که با دوستانشان به سفر قایق رفتند.
شارلوت که دخترشان را در آغوش گرفته بود، در حالی که علی به سمت جت اسکی می رفت، با او خداحافظی کرد.
درست قبل از رفتن او به او گفت: “امامه باش، دوستت دارم.”
شارلوت از روی قایق تماشا می کرد که مربی جت اسکی با علی برخورد کرد – ضربه ای که بلافاصله او را کشت.او گفت: «با تعدادی از دوستانمان سوار قایق شدیم. او با جت اسکی در آب بود و مربی با او برخورد کرد.
“من بچه را در قایق نگه داشتم و شاهد آن بودم. آخرین چیزی که گفتم این بود که “ایمن باش، دوستت دارم”. حتی وقتی تصادف را دیدم به بدترین چیز فکر نکردم.”فکر می کردم پایش شکسته است. مرگ از ذهن تو نمی گذرد.”وقتی دوستم گفت چار باید بنشینی – من می دانستم که او چه می خواهد بگوید. فقط احساس کردم تمام دنیای من فرو ریخته است. فقط یادم می آید که در بالای ریه هایم فریاد زدم.
“دنیای من از لحظه ای که علی درگذشت از چرخش ایستاد. من نتوانستم کار کنم. دنیای اطراف تو همچنان ادامه دارد.”با غم و اندوه از دست دادن علی، وضعیت شارلوت زمانی که متوجه شد بیمه نامه زندگی آنها فعال نبوده، سخت تر شد.
اکنون او آگاهی را افزایش می دهد تا مطمئن شود دیگران از نظر مالی آگاه هستند و یاد علی را زنده نگه دارد.شارلوت توضیح داد: «آن لغو شده بود. “ما در یک محموله چیزهای زیادی داشتیم. بسیاری از لباس های سولی، تختخواب.
«من نتوانستم آن را برایم آزاد کنم زیرا به نام علی بود.”من و بچه ام به معنای واقعی کلمه چیزی نداشتیم. وقتی کسی را به طور غیرمنتظره ای از دست می دهید زندگی متوقف می شود.”هنوز باید اجاره یا رهن و قبوض بپردازید. آنها متوقف نمی شوند اما شما متوقف شده اید.”این زوج پس از ملاقات در Depop به این نتیجه رسیدند. (SWNS)
شارلوت و علی در سال 2018 زمانی که او در Depop در مورد برخی از مربیان به او پیام داد، ملاقات کردند.
این جفت در نهایت به نتیجه رسیدند و در دسامبر 2019 متوجه شدند که در انتظار یک بچه با هم هستند.
در سپتامبر 2020، آنها برای “کیفیت زندگی بهتر” به دبی نقل مکان کردند.
شارلوت گفت: “او واقعاً در بریتانیا خوشحال نبود. کیفیت زندگی وجود نداشت.” “ما در نهایت زندگی را در آنجا ساختیم.
“خیلی خوب بود. ما کیفیت زندگی بهتری داشتیم. می توانستیم سولی را شنا کنیم.
“احساس کردم زندگی کامل شده است.”
پس از این حادثه، شارلوت اکنون در مکان بسیار بهتری قرار دارد.او گفت: “اگر او را نداشتم از دست می رفتم. مجبور بودم ادامه دهم زیرا او تازه متولد شده بود.” “سولی بسیار از پدرش آگاه است. او رویای او را می بیند. او چشمان او را دارد. او بسیار شکننده، حساس و بسیار مهربان است.”او چنین پرتوی از آفتاب است. من فقط می خواهم به هر قیمتی از او محافظت کنم.”شارلوت میخواهد مطمئن شود که دیگران از نظر مالی به شرکای خود متکی نیستند و بیمهنامههای زندگی در کار هستند.