The Hustler 1961 هاستلر یکی از فیلم هاي محبوب قمار و شرط بندی میباشد کـه محبوبیت زیادی دارد در ادامه با معرفی فیلم هاستلر The Hustler با موضوع قمار و شرط بندی «+دانلود و بازیگران» سایت برترین بت را دنبال کنید.
رابرت راسن «1908-1966» پسر مهاجران فقیر یهودی بودو مدت کوتاهی بـه عنوان یک بوکسور حرفه اي کار کرد و سپس وارد تئاتر نیویورک و از آنجا بـه هالیوود برای نوشتن عکسهای وجدان اجتماعی برای برادران وارنر رفت.
او درسال 1951 یک کارگردان تثبیت شده بود «همه ی مردان سلطان او برنده اسکار شدند» زمانی کـه بـه کمیته فعالیت هاي غیر آمریکایی مجلس نمایندگان دعوت شد .
تا پاسخگوی وابستگی هاي کمونیستی خود باشد «او درسال 1945 حزب را ترک کرد» و برای مدت کوتاهی در فهرست سیاه قرار گرفت. قبل از اینکه با نام بردن از همتایان کمونیست موافقت کند.
پس از ان؛ او همیشه در خارج از هالیوود کار میکرد و این تجربه، آثار بعدی وی را رنگ آمیزی کرد کـه در ان قهرمانان آشفته با شک، نفرت از خود، ترس از بزدلی و نیاز بـه توجیه خود درگیر شدند.
فیلم ماقبل آخر او، The Hustler، بزرگ ترین فیلم اوست. افسانه اي تلطیف شده درباره وفاداری و خیانت، شخصیت و احترام بـه خود، برد و باخت، در دنیایی زیرزمینی روایت می شود کـه در ان مردان در اتاق هاي پر از دود آب مینوشند، ورق بازی میکنند و تیراندازی میکنند. پل نیومن از زیر سایه مشترک براندو و دین در نقش «ادی سریع» فلسون بیرون آمد .
کوسه استخری کـه می خواهد ستارهبازی شود ودر نهایت با یک قمارباز مفیستوفلی «جورج سی اسکات» برای فتح قهرمان حاکم معامله می کند. مینه سوتا فتس «جکی گلیسون».
هر سه فوقالعاده هستند و نامزد اسکار شدند، همانگونه کـه پایپر لوری در نقش یک دختر فلج کـه بـه نجات سریع ادی کمک میکند و سپس دور انداخته می شود.
عکاسی سیاه و سفید جوی توسط یوگن شوفتان برنده جایزه اسکار شد و کارگردانی هنری هری هورنر در ساخت The Hustler بـه یک شاهکار کم زندگی کـه شبیه همکاری دیمون رانیون و جیم تامپسون اسـت کمک کرد.
بیشتر بخوانید: برترین فیلم های آمریکایی پوکر و بازی های کازینویی آمریکایی
بیلیارد عرصه مسابقات فیلم اسـت، اما هیچ تلاشی برای دنبال کردن بازی شات بـه شات یا حتی توضیح قوانین وجود ندارد. بازیکنان در حال رقابت با قدرت درونی یک دیگر هستند.
این فیلم بسته بـه بلوف، اعتماد بـه نفس، مدیریت پول و روانشناسی می تواند درباره هر بازی مزخرفی باشد: این فیلم با عنوان «بچه سینسیناتی» درباره پوکر بازسازی شد.
دنیای سالن هاي استخر، فلاپ هاوس ها، بارها و ایستگاه هاي اتوبوس جایی برای مخفی شدن ندارد. شـما در نهایت آشکار خواهید کرد کـه از چه چیزی ساخته شده اید، و استخر یک بازی اسـت کـه در ان مهارت فقط می تواند شـما را تا این جا پیش ببرد.
این فیلم باعث پیشرفت پل نیومن در رتبه اول بازیگران هالیوود شد، اما دیدن اینکه بازیگران دیگر چقدر اهمیت دارند، آموزنده اسـت. چگونه “The Hustler” با ساختن ان قبل از اینکه ستاره پر پول تقریبا در هر پلان ظاهر شود، سود برد. آزمون شخصیت نیومن نه آن قدر سر میز بیلیارد کـه در رابطه او با سارا پاکارد «پایپر لوری»؛
کـه داستانش بـه اندازه داستان خود فلسون روایت می شود. این یکی از فیلمهاي ماکو دهه 1990 نیست کـه در ان فیلمسازان قادر بـه دیدن یک زن جز بـه ساده ترین عبارت نیستند.
رقابت واقعی در “هستلر” بین فست ادی و مینه سوتا فتس نیست، بلکه بین عشق ادی بـه سارا و انگیزه هاي خود مخرب اوست.
جورج سی اسکات، در نقش قمارباز سرد، شرور و مدیر برت گوردون، تنها در سومین فیلم خود حضور داشت. او اقتدار مطلقی را دارد کـه ما بارها و بارها شاهد ان بودیم:
هوای یک مرد آرام خودش. نحوه بازی او در برابر سارا، با یک کلمه بی رحمانه در این جا و یک پیشنهاد زمزمه اي در آنجا، بـه اندازه دستور او برای شکستن انگشت شست ادی سخت و دردناک اسـت.
برت همیشه در حال ارزیابی اسـت. وقتی بـه ادی می گوید «بازنده» اسـت، میدانیم کـه او این را می گوید تا وی را تشویق کند کـه برنده شود یا وی را مجبور بـه شکست کند. او هرگز فقط نظر خودرا ارائه نمیکند.
سپس جکی گلیسون، بـه عنوان قهرمان افسانه اي استخر مینه سوتا فتس وجوددارد – مردی کـه ادی باید شکست دهد تا خودرا بهترین نشان دهد. گلیسون «و اسکات» نامزد اسکار برای بازی هاي مکمل خود شدند.
انچه جالب اسـت این اسـت کـه آن ها بـه همان اندازه تأثیرات فراموش نشدنی بر جای می گذارند، اگر چه اسکات دیالوگ هاي زیادی دارد و گلیسون تنها تعداد انگشت شماری از کلمات را دارد، جدا از اینکه عکس هایش را صدا می کند. با گلیسون همه ی چیز حضور، زبان بدن، چهره غمگین، روش مختصر و هدفمند او روی میز کار می کند.
فقدان حرکات بیهوده اسـت. او تصور مردی را بـه وجود میآورد کـه درکنار استخر پاک شده اسـت، کـه از میان تمام سازشهاي غمانگیز، شرطبندیهاي کجرو و حرکات شلوغ حرکت کرده و بـهعنوان مردی ظاهر شده اسـت.
کـه بـه سادگی و با ظرافت، بازی را انجام می دهد. او مدت هاست کـه از هجوم دست کشیده اسـت. بر خلاف ادی، او زندگی خودرا با بهترین بودن بـه طور قابل اعتماد، هر چند وقت یکبار بـه دست میآورد تا دیگران بتوانند خودرا در برابر او آزمایش کنند.
او فرمانروای یک پادشاهی کهنه اسـت، ودر پایان فیلم، در حالی کـه ادی و برت درگیر رویارویی بیرحمانهشان هستند، منفعل وسط زمین می نشیند و بـه انچه قبلاً بارها شنیده اسـت گوش می دهد و می داند کـه باید تمرین کند. هدیه اش را باید این دنیا را بپذیرد.
این فیلم توسط رابرت راسن تهیه و کارگردانی شد، نویسنده اي از دهه 1940 کـه در شکار جادوگران مک کارتی ابتدا از نام بردن نام خودداری کرد و سپس نظر خودرا تغییر داد و گفت کـه یک کمونیست بوده اسـت و نام 57 نفر دیگر را برگزید.
این بهایی بود کـه او پرداخت کرد تا بتواند کار کند، و باید سایه اي از ان قیمت در مصالحه هایي کـه از Fast Eddie خواسته می شود وجود داشته باشد. این فیلم بر اساس رمانی از والتر تیویس توسط راسن و سیدنی کارول نوشته شده اسـت.
و توسط یوجین شوفتان کـه برنده جایزه اسکار شده اسـت بـه صورت سیاه و سفید CinemaScope فیلم برداری شده اسـت.
برای اینکه بفهمید چرا b&w انتخاب درستی اسـت، ان رابا “رنگ پول” مارتین اسکورسیزی «1986» مقایسه کنید، کـه نیومن در ان نقش Fast Eddie را بازی میکند، اما برای تاریکی و تاریکی سالن بیلیارد در نیمهشب بسیار روشن و زنده بـه نظر میرسد. «نیومن تنها اسکار خودرا برای «رنگ» برد – طنزآمیز، مگر اینکه برای «هستلر» با تأخیر جبران شود».
تصمیم حیاتی راسن این اسـت کـه بـه تمام شخصیتهایش وزن کامل و زمان نمایش را در اختیار بگذارد. سارا لوری بزرگ ترین ذینفع اسـت، یک الکلی لنگ کـه در ایستگاه اتوبوس می نشیند وقتی نمیتواند بخوابد .
بیشتر بخوانید: اموزش بازی اسلات بر اساس داستان فیلم مارول marvel + ترفند و قوانین لازم
کـه سه شنبه ها و پنجشنبه ها بـه کالج می رود و روزهای دیگر مشروب میخورد، کـه رویش را از نخستین بوسه ادی برمی گرداند و می گوید “تو” خیلی گرسنهاي، و او عاقلانه بـه او می گوید: “ببین، من مشکلاتی دارم و فکر می کنم شاید تو هم مشکل داشته باشی. شاید بهتر باشد کـه هم دیگر را تنها بگذاریم.”
وقتی برت میـــخواهد ادی را برای مسابقه پولی با فاندلی میلیونر «موری همیلتون» بـه لوئیزویل ببرد، ادی زیر گریه سارا فرو میرود و وی را با خود میبرد.
برت وی را بـه عنوان یک حریف میبیند و ماهرانه و بی رحمانه وی را در چند روز نابود می کند. او کـه متوجه شد شکستههاي شست ادی خوب شده اسـت .
میگوید: «از اینکه فکر کنم پولم را روی یک معلول می گذارم متنفرم» – خطی کـه مستقیماً بـه سمت سارا میرود. و وقتی در مهمانی فیندلی مست اسـت و بـه دیوار تکیه داده اسـت، بـه او نزدیک میشود و چیزی در گوشش می گوید، چیزی کـه ما نمیشنویم، کـه باعث می شود نوشیدنیاش را بـه سمت او پرتاب کند و سپس فرو بریزد، و روند وی را بـه حرکت درآورد.