دنیای کازینوها، با زرق و برق و هیجانش، همواره صحنهای برای داستانهای جذاب بوده است. در میان این داستانها، حکایتهای متقلبان جسوری که تلاش کردند سیستم را فریب دهند، جایگاه ویژهای دارد. در اینجا به برخی از گستاخترین متقلبان کازینو در جهان و آنچه آنها را سرنگون کرد، میپردازیم.
1. تیمی از MIT (موسسه فناوری ماساچوست) و شمارش کارتها:
2. تامی کارمایکل و دستگاه “میمون پنجهای”:
3. رون هریس و تقلب در کرپس:
4. گروه “رز سیاه” و تقلب در باکارات:
5. ریچارد مارکوس و تقلب “ساوانا”:
مردی که با نام مستعار داستین مارکس شناخته میشود، درباره تبدیل شدن به یک هنرمند ماهر تردستی برای فریب دادن کازینو به من گفت. او در کازینوها به عنوان دیلر استخدام میشد و از مهارتهای شعبدهبازی خود برای دستکاری ورقها و پخش دستهای برنده به همکارانش در میزها استفاده میکرد.
همکاران مارکس طوری بازی میکردند که انگار قماربازان معمولی هستند. اما بردهای فوقالعادهای کسب میکردند.
او درباره یک کلاهبرداری به من گفت که شامل چند ده همکار بود و او و تیمش با مزیت 50 درصدی بازی میکردند. همانطور که مارکس توضیح داد، او ورقها را پخش میکرد و همکارش در اولین پایه مینشست. قبل از پخش دست ابتدایی، مارکس کارت ضربه اول را نشان میداد. این کار از رد شدن آن مرد جلوگیری میکرد. سپس، همانطور که کارتها را در پایان دست جمع میکرد، مارکس کارت اول همکارش را نشان میداد و این اندازه شرطبندی را برای دست بعدی تعیین میکرد.
وقتی از او پرسیدم چرا این کار را میکرد، به من گفت: “من هرگز علاقهای به قمار نداشتم. همیشه یک چیز مطمئن میخواستم.”
خوشبختانه برای مارکس، او قبل از دستگیری از این بازی سایه خارج شد. تامی گلن کارمایکل کمتر خوششانس بود. کارمایکل، یک تعمیرکار تلویزیون که به متقلب دستگاه اسلات تبدیل شده بود، در ساخت دستگاههایی که پرداختهای ناخواسته را از دستگاههای اسلات تحریک میکردند، یک جادوگر بود.
همانطور که در پاریس ریویو توضیح داده شده است، کارمایکل از یک سیم گیتار و یک تکه فلز به شکل نه برای سیمکشی مستقیم دستگاهها به منظور پرداختهای مداوم استفاده میکرد.
گفته میشود که کارمایکل، که اکنون فوت کرده است، با کار با تیمهای مختلف، یک دزد دو بازو بود که میلیونها دلار را به طور غیرقانونی از دزدان یک بازو استخراج کرد.
همه چیز عالی پیش میرفت تا اینکه یک روز سرنوشتساز در شعبهای از دنیز در لاسوگاس رخ داد. کارمایکل مشغول تجارت خود در یک دستگاه آسیبپذیر بود که پلیس به این رستوران معمولی هجوم آورد و او را دستگیر کرد. در نتیجه، کارمایکل مدتی را در یک زندان فدرال گذراند.
او پنج سال بعد آزاد شد و با انتقام به حرفه خود بازگشت. کارمایکل با استفاده از تجهیزات پیشرفتهتر – عمدتاً، عصاهای نوری که دستگاهها را فریب میدادند – روزانه 1000 دلار درآمد کسب میکرد.
او ترفندهای پیشرفتهتر خود را “کارتهای اعتباری که هرگز تمام نمیشوند” توصیف کرد. اما در نهایت، او دوباره دستگیر شد، ورشکست شد و کلاه سیاه خود را با یک کلاه سفید عوض کرد. کارمایکل به ساخت دستگاههای ضد تقلب روی آورد که به نهادهای قمار فروخته میشدند.
دیگران فاقد نبوغ کارمایکل بودند و پس از فرود شلاق از اجرای قانون، از هیچ نمایش دومی لذت نبردند.
کارتهایی بودند که دانههای شن را به نوک انگشتان خود میچسباندند و پشت کارتهای استفاده شده در بازی جنگ کازینو را تغییر میدادند. دیگران، از جمله یک باند چینی به نام تیغهای یشم، از تیغهای کوچک زیر ناخنهای خود استفاده میکردند.
و فقط بازیهای داخل گودال نیستند که فریب داده میشوند. یک بازیکن پوکر به نام کریستین لوساردی در یک تورنمنت پوکر در بورگاتا در آتلانتیک سیتی بازی کرد و تراشههای خود را آورد – صرف نظر از اینکه نکته اصلی یک تورنمنت پوکر این است که بازیکنان با مقادیر تعیین شدهای از تراشهها شروع میکنند که فقط برای تورنمنت هستند. وقتی لوساردی احساس کرد فشار روی او در حال افزایش است، تراشههای جعلی را در توالت ریخت، لولهها را مسدود کرد و در نهایت دستگیر شد. مکان بعدی که او پوکر بازی کرد در زندان بود و به یک حکم پنج ساله محکوم شد.
سپس حداقل یک کلاهبردار باکارات وجود دارد که شکارچیان متقلب را ناکام گذاشت. این مرد بخشی از تیمی بود که عادت داشت یک کارت 8 امتیازی را به داخل و خارج بازی بلغزاند. با توجه به اینکه این یک کارت کلیدی در باکارات است، تیم با مزیت قابل توجهی بازی میکرد.
اما در نهایت، امنیت کازینو متوجه شد چه خبر است، مرد کارت را محاصره کرد و او را به زمین انداخت. قبل از اینکه او به طور کامل دستگیر شود، متقلب کارت خود را تا کرد، آن را بلعید و مقامات کازینو را ناکام گذاشت.
یک منبع به من گفت: “او مدرک را خورد! به کمیسیون قمار ارائه شد. آنها گفتند: “شما هیچ مدرکی ندارید. به مرد پول بدهید. روز خوبی داشته باشید.”
ژتونهای جعلی دستگاه اسلات، دیلرهای رشوه گرفته و انگشتان سریع برای وارد کردن 10ها و آسها به بازیهای بلکجک (این ترفند را به زنی به نام روباه لاسوگاس نسبت دهید) همگی تا زمانی که کار نکردند، کار میکردند.
همین امر در مورد حرکات طراحی شده توسط ریچارد مارکوس بدنام صدق میکند. مارکوس که خود را “بزرگترین متقلب کازینو جهان” معرفی کرد، تیمی را اداره میکرد که با ترفندی به نام پستگذاری گذشته، استخوانهای خود را ساخت. آنها بسته به نتیجه دست، تراشهها را به طور مخفیانه به داخل و خارج از حلقههای شرطبندی عوض میکردند. اگر برنده میشد، از طریق یک جفت تراشه 5000 دلاری، 10000 دلار را وارد میکرد. اگر میباخت، فقط 110 دلار از طریق یک تراشه سیاه 100 دلاری و دو پنج زیر آن هزینه میکرد.
مانند داستین مارکس، او وقتی به نظر میرسید خطر در حال نزدیک شدن است، از زندگی تقلب بازنشسته شد – اما قبل از اینکه ضربه بزند. همچنین، مانند مارکس، ریچارد مارکوس موفق شد از زندان رفتن جلوگیری کند. اما برخلاف جادوگر سرکش، او پس از دست کشیدن از کلاهبرداری از کازینو، شغل دومی پیدا کرد. او کتابهایی مانند رولت آمریکایی نوشت و با کازینوها برای دستگیری دیگران از همنوعان خود مشورت کرد برای ورود به سایت معتبر روی لینک پایین صفحه کلیک فرمایید .