زنان مغول در ان زمان حمام نمیرفتند و عجیب ترین رابطه جنسی دنیا را داشتند کـه تاریخ بـه خود ندیده اسـت در ادامه با 10 دانستنی در مورد زنان مغول با رابطه جنسی عجیب «+عکس» برترین بت را دنبال کنید .
زنان مغول اقتصاد را در جریان نگه میداشتند و برخی از بالاترین پستهاي مذهب شمنیسم را داشتند؛ بنابر این زنان مغول چنان موقعیت قدرتمندی داشتند کـه زنان اروپای آرزوی ان را داشتند. اما زنان تنها کسب و کار و مذهب را اداره نمیکردند، بلکه مغولها چندین حکمران زن هم داشتند.بعد از مرگ چنگیز خان، دختران و عروسانش درگیر جنگ هایي بر سر قدرت شدند.
یکی از قدرتمندترین ملکه هاي مغول ماندوهای «Mandhuhai»؛ یک جنگجوی توانا با ذهنی باهوش و تاکتیکی بود. او مثل چنگیز برای متحد کردن پادشاهی مغول جنگید و بر دشمنان یکی پس از دیگری پیروز میشد.
وقتی در سی سالگی بود، بـه این فکر افتاد کـه باید نام خانوادگی خودرا حفظ کند، اما هنوز مشغول جنگ هایش بود. او این مشکل رابا Marriage ازدواج با یک شاهزاده ۱۷ ساله کـه بـه غنیمت گرفته بودو بـه دنیا آوردن هشت بچه حل کرد، در حالی کـه هنوز فعالانه در جنگها شرکت می کرد.
مغول ها کـه ما ان ها رابا چنگیز خان و حملات جنون آمیز بـه کشورها می شناسیم,حمام نمی رفتند و برای اینکار خود هم دلیل جالبی داشتند. درباره امپراتوری مغولان اخبار بسیاری بـه ما رسیده اسـت کـه گاهی بسیار حیرت آور بـه نظر میرسند.
دلیل جالب حمام نرفتن مغول ها را بدانیدآیا می دانستید کـه مغولان هرگز در زندگی خود بـه حمام نمی رفتند ودر زمینه بهداشت در سطح فوق العاده پایینی بودند؟
بنا بر این گزارش، مغول ها بـه دلیل برخی خرافات رایج در ان زمان بـه حمام نمی رفتند. ان ها بر این باور بودند کـه در مکان هایي کـه آب باشد مثل حمام، رود، چشمه و… اژدهایی نگهبان خفته اسـت و رفتن بـه حمام و آلوده کردن آب باعث خشم و عصبانیت اژدها می شود.
دلیل جالب حمام نرفتن مغول ها را بدانیدمغول ها با رفتن بـه حمام خودرا اذیت نمی کردند و جای تعجبی هم نداشت کـه لباس هایشان را نشویند. ان ها میگفتند وقتی قرار اسـت لباس هایشان را بعد از مدتی دور بیندازند و لباس نو را جای گزین ان کنند چه نیازی بـه شستن لباس اسـت و وقتی لباس هایشان را تغییر می دادند کـه کامل کهنه و پاره شده باشد، مگر در استثنائاتی مانند جشنواره ها و اعیاد کـه لباس هاي مخصوص بـه تن میکردند.
درسال 597 خورشیدی، سلطان محمد خوارزمشاه با سه نفر از سفیران چنگیزخان، رهبر امپراطوری مغول، دیدار کرد. فرستادهها هدایایی بسیار ارزشمند پیشکش کردند و مهمتر از همه ی، پیشنهاد معاهدهاي بین دو قدرت را دادند کـه امکان باز شدن جادهي پرمنفعت ابریشم را برای چین و اروپا فراهم کند.
امپراطوری خوارزمشاه بسیار گسترده بودو ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان امروزی را در برمیگرفت. پایتخت پادشاهی، سمرقند، ثروتی افسانهاي داشت کـه نمادی از قدرت پادشاده بودو تجارت پررونق جادهي ابریشم، بـه ثروت خوارزمشاه میافزود. از آنجا کـه هدف مغول ها مشخص بود، شاه نیز دراین تجارت شریک شد و معاهده را امضاء کرد.
چند ماه بعد کاروانی از تاجران مغول بـه شهر اُترار، در شمال شرقی امپراطوری، با هدف خرید وسایل تجملاتی برای دربار مغول وارد شد. فرماندار اُترار بـه حضور جاسوسان در کاروان شک کرد .
ان ها را کشت و تمام کالاهایی را کـه خریداری کرده بودند، تصاحب کرد. با شنیدن این سرپیچی از معاهده و هتک حرمت بـه کاروان، چنگیزخان سفیری را بـه همراه دو سرباز فرستاد تا مراتب عذرخواهی شاه را بشنوند و یادآوری کنند.
کـه طبق معاهده بین دو امپراطوری، آن ها از این تجارت سودی یکسان می برند. پادشاه سر سفیر را جدا کرد و برای چنگیزخان فرستاد کـه البته این دیگر بـه معنای جنگ بود.
شاه نترسید. ارتش او شامل چهارصدهزار نفر از سواره نظامان ورزیده و دستکم دو برابر تعداد نفرات دشمن بود. شاه از شکست دادن مغولان مطمئن بودو تصور میکرد آن ها بـه قسمت بـه ماوراء النهر در قسمت شرقی پادشاهی حمله کنند. ماوراء النهر سرزمینی بـه پهنای 800 کیلومتر اسـت کـه از شرق بـه رود سیحون«سیردریا» و از غرب بـه رود جیحون«آمودریا» احاطه می شود کـه از شمال بـه کویر پهناور قزلقوم منتهی میگردد و دو شهر مهم پادشاهی یعنی سمرقند و بخارا را در خود جای داده بود. شاه تصمیم گرفت.
کـه یک کمربند محافظتی درکنار رودخانه سیحون مستقر کند، یعنی جایی که مغول ها برای حمله بـه پایتخت وادار بـه عبور از ان بودند. آن ها نمیتوانستند از بخش شمالی عبور کنند .
زیرا کویر پهناور صعب العبور در مسیرشان قرار داشت ودر جنوب هم موانع طبیعی کوهستانی مانع عبور آن ها میشد. او با استقرار ارتش خود در ماوراء النهر، موقعیت دفاعی رسوخ ناپذیری داشت و برتری نیروهایش نسبت بـه سربازان دشمن قابل توجه بود. از این رو منتظر ورود مغول ها بود تا آن ها را در هم شکند.
مغول ها کـه در طول عمر خود یکبار هم بـه حمام نمی رفتند، طبیعی بود کـه بدن انها بوی بدی بـه خود بگیرد،اما مغول ها بـه بوی بد خود افتخار میکردند و ان را کوچک نمی شمردند. برای مثال یکی از افتخارات آن ها این بود کـه چنگیز خان مغول لباس مندرس، پاره و زهوار دررفته خود کـه بوی ناخوشایندی از ان متصاعد میشد را بـه یکی از آن ها هدیه بدهد.
دلیل جالب حمام نرفتن مغول ها را بدانید بـه گزارش وبسایت ناز مغول ها لباس بلندی بـه تن میکردند کـه میزان بلندی و جنس لباس «خز، پنبه، پشم، پوست و…» بـه وضع معیشتی و طبقه اجتماعی افراد مرتبط بود، کفش انها اغلب از پوست گاو بود کـه بوی کود گاو از ان برمی خاست.