در دوازدهم جولای سال ۲۰۰۰، در یکی از محلههای فقیرنشین ریودوژانیرو به نام سائو گونسالو، پسری به دنیا آمد که قرار بود نامش را دنیا تا سالها فریاد بزند: وینیسیوس ژوزه پایشائو دِ الیویرا جونیور. کودکی که در خانهای کوچک و با حداقل امکانات رشد کرد، اما چشمانش همیشه به افقهای دور دوخته شده بود. خانوادهاش با تمام سختیها سعی کردند مسیر را برای شکوفایی استعدادش باز کنند. در دل فقر، تنها دلخوشی او توپ پلاستیکیای بود که در کوچههای خاکی به دنبال آن میدوید.
او از همان سنین پایین، شور و شعف خاصی نسبت به فوتبال نشان داد؛ اما شاید کسی باور نمیکرد آن کودک نحیف، روزی در سانتیاگو برنابئو مقابل ۸۰ هزار هوادار نامش را جاودانه کند. والدینش که توانایی ثبتنام او در باشگاههای بزرگ را نداشتند، ابتدا او را به مدرسه فوتسالی در نزدیکی محل زندگیشان فرستادند. در آنجا بود که اولین جرقههای درخشش او زده شد؛ چابکی، سرعت تصمیمگیری و تکنیکش همه را مبهوت میکرد.
وینی در ۱۰ سالگی به آکادمی فلامنگو ملحق شد، جایی که خیلی زود متوجه شدند با یک پدیده طرف هستند. سالها تمرین طاقتفرسا و فداکاریهای شبانهروزی خانواده باعث شد در سن ۱۶ سالگی برای تیم بزرگسالان فلامنگو به میدان برود. نه فقط در سطح برزیل، بلکه در جامهای جوانان بینالمللی هم درخشید و نامش بر سر زبانها افتاد.
فلامنگو برای محافظت از این استعداد جوان، قراردادش را بهسرعت تمدید کرد و بند فسخش را به ۴۵ میلیون یورو رساند؛ رقمی که آن زمان برای یک نوجوان، باورنکردنی به نظر میرسید. اما چشمهای تیزبین استعدادیابهای رئال مادرید، از فاصله هزاران کیلومتری هم برق خاص وینی را تشخیص داده بودند.
در سال ۲۰۱۸، با پایان دوران نوجوانی، وینیسیوس رسماً به تیم اصلی رئال مادرید پیوست. بسیاری منتقد بودند که او هنوز برای حضور در یکی از بزرگترین باشگاههای جهان آماده نیست. اولین ماهها برایش سخت گذشت؛ زبان نمیدانست، فرهنگ متفاوت بود و فشار رسانهها طاقتفرسا. اما یک چیز تغییر نکرد: میل سیریناپذیرش برای موفقیت.
وینی بارها در تیم دوم رئال (کاستیا) بازی کرد تا خود را به سطح لالیگا برساند. هر بار که وارد زمین شد، چیزی فراتر از یک بازیکن عادی نشان داد: جسارت، خلاقیت و اعتمادبهنفس. از آنجا کمکم در ترکیب تیم زیدان جایگاه پیدا کرد. او به وضوح نشان داد قرار نیست صرفاً یک خرید گرانقیمت باشد؛ او آمده بود تا فصل جدیدی در تاریخ کهکشانیها بنویسد.
فصل ۲۰۲۱–۲۰۲۲، سالی بود که دنیا دیگر نتوانست چشمهایش را از وینی بردارد. در لیگ قهرمانان اروپا، با گلزنی مقابل تیمهایی چون لیورپول، چلسی و سیتی، خود را به عنوان یک ستاره بیچونوچرا مطرح کرد. در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۲۲، تنها یک گل کافی بود تا تاریخسازیاش را کامل کند: گل قهرمانی برابر لیورپول.
اما او به اینجا بسنده نکرد. فصلهای بعدی، تعداد گلهایش دو رقمی شد، آمار پاسگلش چشمگیر شد و لقب «ماشین ضدحمله» را از هواداران دریافت کرد. او دیگر فقط یک بازیکن سریع نبود، بلکه به یک سلاح تاکتیکی کامل در سیستم کارلو آنچلوتی تبدیل شده بود.
وینیسیوس تا به امروز به افتخاراتی رسیده که بسیاری از بازیکنان در کل دوران حرفهای خود به آن نمیرسند: قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا (دو بار)، قهرمانی در لالیگا، سوپرکاپ اسپانیا، جام جهانی باشگاهها و حضور در تیم منتخب یوفا و فیفا. در سال ۲۰۲۴ نیز نام او در میان ۳ نامزد نهایی توپ طلا قرار گرفت.
او اولین بازیکن آفریقاییتبار برزیلی بود که پس از رونالدینیو، دوباره شادی و رقص سامبا را به برنابئو برگرداند. هر بار که گل میزند، با آن شادیهای خاص خود، شور زندگی را به مستطیل سبز میبخشد.
وینی فقط در زمین نمیدرخشد؛ او صدای نسلی است که تبعیض را نمیپذیرد. بارها در جریان بازیها هدف توهینهای نژادپرستانه قرار گرفت، اما سکوت نکرد. بارزترین واکنش او، بعد از بازی با والنسیا در سال ۲۰۲۳ بود که دنیا را نسبت به نژادپرستی در فوتبال تکان داد. او بعدها بنیاد “Vini Jr Institute” را راهاندازی کرد تا به آموزش و توانمندسازی کودکان فقیر بپردازد.
سرعت خارقالعاده، دریبلهای انفجاری، کنترل توپ در فضاهای تنگ و تصمیمگیریهای لحظهای، وینی را به کابوس مدافعان تبدیل کرده است. او قادر است با تنها یک حرکت، ساختار دفاعی حریف را به هم بریزد. ترکیب سرعت، تکنیک و ذهن بازیکنساز، از او یک وینگر مدرن ساخته است که هم گل میزند و هم خلق موقعیت میکند.
در حالی که تنها ۲۴ سال دارد، سقف پیشرفت او هنوز مشخص نیست. باشگاههایی چون پاریسنژرمن، منچسترسیتی و حتی بایرنمونیخ بارها تلاش کردهاند برای جذب او وارد مذاکره شوند، اما وینی قلبش را به مادرید سپرده است. شاید در آینده، بازوبند کاپیتانی رئال را هم در بازو ببندد.
وینیسیوس حتی بعد از ۹۰ دقیقه بازی، هنوز انرژی برای شوخی، دویدن و تمرین دارد. مربیان رئال میگویند او گاهی بیشتر از لازم تمرین میکند و به سختی میشود او را متوقف کرد. این میزان از شور، حتی برای یک ورزشکار حرفهای هم غیرعادیست.
او به خندههای بلند و همیشگیاش معروف است. از تمرین گرفته تا رختکن، همیشه در حال خندیدن و شوخی با همتیمیهاست. این رفتار باعث شده همیشه فضای مثبتی در اطرافش شکل بگیره، حتی بعد از بازیهای سخت.
وینی تا حدی به بازی FIFA علاقهمنده که خودش میگه: «فکر کنم گاهی خودم رو بهتر توی پلیاستیشن بازی میکنم تا توی زمین!» بعضی شبها تا دیروقت آنلاین بازی میکنه، و حتی یک بار گفته بود ترجیح میده گل خودش توی FIFA رو ببینه تا در اخبار واقعی.
برخلاف اکثر بازیکنان که با اسپانسرشان فقط قرارداد دارند، وینی به شخصه ساعتها کفشها را امتحان میکند. هر مدل را چند بار تست میکند تا مطمئن شود حتی ذرهای راحتیاش تحت تأثیر قرار نگرفته.
قبل از هر مسابقه، وینی همیشه دعا میخواند و یک گردنبند مذهبی خاص را میبوسد. حتی اگر بازی در لیگ قهرمانان باشد یا یک دیدار دوستانه، این روتیناش ترک نمیشود. این موضوع در فرهنگ فوتبالیستهای برزیلی رایج است اما شدت وابستگی او مثالزدنیست.
با وجود دسترسی به بهترین رستورانهای دنیا، او همیشه در مصاحبهها میگوید هیچچیزی مثل “Feijoada” (غذای سنتی برزیلی که مادرش درست میکند) نیست. حتی در مادرید هم مادرش گاهی برایش غذا میفرسته!
وینی بهشدت به تیپ و استایلش اهمیت میدهد. حتی موقع تمرین، اگر موهایش کمی خراب شود یا جورابش بهم بخورد، سریع درستش میکند. در رختکن هم همیشه با لباسهای خاص و برند وارد میشود.
بیشتر بازیکنان پس از مسابقه دوش میگیرند، اما وینی برای بازیابی، حداقل ۲۰ دقیقه در وان یخ مینشیند. خودش میگوید: «درد داره، ولی بهم حس قهرمان بودن میده!» حتی در سفرها هم اگر لازم باشد، درخواست وان یخ میدهد.
وینی از اینستاگرام فقط برای تبلیغات استفاده نمیکند؛ او از آن برای مبارزه با نژادپرستی، ارتباط با هواداران و حتی آموزش زبان اسپانیایی استفاده میکند. سبک کپشنهایش اغلب فلسفی و پر از انرژی مثبت است.
یکی از علامتهای تجاری او، شادی گلهای منحصربهفردش است. از رقص سامبا تا اشاره به قلبش، وینی همیشه با شادیهایی خاص و طراحیشده گل میزند. بعضی وقتها حتی تمرین شادی گل را قبل از مسابقه انجام میدهد!
وینیسیوس جونیور، فقط یک فوتبالیست نیست؛ او نماد مبارزه، پشتکار و امید است. کودکی از فقر ریودوژانیرو که حالا یکی از الهامبخشترین چهرههای ورزش جهان شده. هنوز راه زیادی پیش رو دارد، اما یک چیز قطعیست: آینده فوتبال، روشنتر از همیشه در چشمان وینی برق میزند.